«پرتو طلایی»

*صفحه تخصصی نویسندگان خلّاق و علاقه مندان به داستان*

«پرتو طلایی»

*صفحه تخصصی نویسندگان خلّاق و علاقه مندان به داستان*

«پرتو طلایی»

🌀 صفحه تخصصی نویسندگان خلّاق و علاقه مندان به داستان ⚡️

📙 نقد و بررسی داستان های بلند و رمان های ایران و جهان ⚡️

✒️دبیر: سید محمدحسین موسوی https://zil.ink/seyed_mousavi

داستان بلند سیاهی (قسمت چهارم)(نوشته ی ادمین)

از پشت ستون های سنگی دیوار، تیر اندازها بیرون آمدند و خودی نشان دادند.

سیسا علامت داد.

یک ستون از سربازان با سپر های قدّی خود، از لشکر بیرون آمدند و جلوی کاروان، صف کشیدند.

نالن به پشت صف آمد و در حالی که سپر خود را بالا گرفته بود، فرمان حرکت داد.

ستون، آرام آرام درحالی که سپر ها را محافظ سرهایشان کرده بودند، جلو آمدند.

فرمانده ی نگهبان ها فریاد زد:

- گروه اوّل؛ آتش..

ناگهان دو تیر آتشین به سمت لشکر پرتاب شد؛ تیرها پایین آمدند و زمین قیر مالی شده ی جلوی پای سربازان را به آتش کشیدند.

آتش هجوم آورد و صف سربازان، مثل اینکه در تهاجم بادی شدید قرار گرفته باشد؛ به سرعت، عقب کشید.

فرمانده ی نگهبان های قلعه بار دیگر فریاد زد:

- دستور دوم؛ آماده... آتش..

تیرها به سپرهای چوبی می خورد و فرو می رفت.

فرمانده اوضاع را نظاره می کرد که ناگهان فریاد یکی از سربازان محافظ بلند شد.

چشمان فرمانده روی آن سرباز دقیق شد.

سپرش بالا بود؛ اما تیر، از فضای خالی که ایجاد شده بود، به ساق پایش اصابت کرده بود.

فرماند نایت، فریاد زد:

- کافیه!!

تیراندازهای دشمن، متوقّف شدند.

فرمانده در حالی که خشمگین شده بود، از اسب پیاده شد و به سراغ سرباز رفت.کمکش کرد سوار اسب شود و او را به عقب فرستاد.

سپس شمشیرش را از غلاف بیرون کشید و به طرف فرمانده ی نگهبان ها گرفت و فریاد زد:

- به غاصبان خانه ی ما! خیال در امان ماندن از خشم وطن پرستان را از سرتان بیرون کنید؛ فکر نکنید که که با بستن دروازه، هویّت ما را هم نابود کردید. به زودی شما به جای ما آواره خواهید شد. من و سربازانم، هیچ گاه کاری را که امروز کردید، از یاد نخواهیم برد...

فرمانده شمشیرش را آرام پایین آورد و فریاد زد:

- دسته ی محافظ.. برگردید.. لشکر.. به فرمان من.. سلاح ها را غلاف کنید.... بر می گردیم.

ادامه دارد...

 

💠 https://eitaa.com/DastNevis_Talabeh

💠 https://t.me/DastNevis_Talabeh

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی